حاشیه نشینی معدن به واسطه نفت و سیاست
مهدي كرباسيان درباره اينكه چرا «معدن» هميشه در حاشيه بوده، معتقد است، نفت و سياست معدن را به حاشيه برد. وي اعتقاد دارد، وزارت معادن حتي براي مدت كوتاهي بايد احيا شود.
مهدي كرباسيان درباره اينكه چرا «معدن» هميشه در حاشيه بوده، معتقد است، نفت و سياست معدن را به حاشيه برد. وي اعتقاد دارد، وزارت معادن حتي براي مدت كوتاهي بايد احيا شود.
جمهوري اسلامي ايران به تنهايي حدود 7 درصد ذخاير معدني جهان را در اختيار دارد و با برخورداري از 68 نوع ماده معدني و شناسايي حدود 60 ميليارد تُن ذخيره معدني از نظر تنوع در بين كشورهاي جهان در جايگاه دهم است، اما فرآورده هاي معدني تنها 0.6 درصد از توليد ناخالص داخلي را تشكيل ميدهد. اين در حالي است كه ارزش ذخاير معدني شناسايي شده كشورمان افزون بر 770 ميليارد دلار برآورد شده است.
عليرغم ظرفيت بسيار بالاي بخش معدن ايران كه كارشناسان تصريح مي كنند، در صورت سرمايه گذاري مناسب مي تواند جاي نفت را هم بگيرد، ولي حدود 4 هزار معدن در كشور تعطيل است و فضاي سرمايه گذاري در اين حوزه تيره و تار نمايش داده مي شود. همچنين گزارش هاي مستندي وجود دارد كه معادن در ايران به يك حيات خلوت تبديل شده و بر همين اساس، موضوع جذابيت سرمايه گذاري در معادن ايران خيلي در رسانه ها هم پرداخته نمي شود.
"ذخاير معدني بسيار بالا و البته انرژي ارزان قيمتي داريم اما گويا معدن و توسعه آن در اولويت برنامه هاي وزارت صمت و دولت نيست و بيشتر كارها درگير معاش مردم شده است. در حالي كه مي توان با توسعه بخش معدن ضمن درآمد زايي بالا بخشي از مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم را هم برطرف كرد." اينها بخش هايي از صحبت هاي مهدي كرباسيان معاون سابق وزير صمت است در خصوص عدم توسعه بخش معدن كشور اعلام كرده است.
به اعتقاد كرباسيان اقتصاد ما سياست زده و وابسته به درآمدهاي نفتي شده، به نحوي كه ديگر توجهي به ساير پتانسيل ها در كشور نمي شود، حتي برآوردي از ذخاير شناسايي شده كه مورد اكتشاف قرار گرفته است هم نداريم.
وي ميگويد: به هر صورت بايد بپذيريم كار اكتشافيِ ژئوفيزيك هوايي و شناسايي جزء وظايف بخش خصوصي نيست، جزء وظايف دولت و سازمان زمينشناسي است به نحوي كه بعد از طي اين مرحله دولت بايد شروع به واگذاري پهنهها و محدودهها نمايد كه اين موضوع امروز جزو اولويتها نيست.
به گفته وي، من شخصاً اعتقاد دارم در مقطع فعلي نه براي بلندمدت بلكه براي يك زمان محدود مثلاً مجلس براي 10 سال تصويب كند وزارت معادن و فلزات احياء شود تا به حوزه معادن و فلزات توجه ويژه اي صورت گيرد.
متن كامل گفت وگو با مهدي كرباسيان را در ادامه بخوانيد:
بخش معدن از قديم در حاشيه بوده و به نوعي طي سالهاي متمادي مغفول مانده است. اين در حالي است كه توسعه بخش معدن به تنهايي ميتواند به لحاظ درآمدزايي، اشتغال و صادرات كمك بسياري به كشور كند. در ابتداي مصاحبه لطفاً توضيحاتي در خصوص ظرفيتهايي كه بخش معدن ايران دارد و هنوز فعال نشده و مغفول مانده است، بدهيد.
كرباسيان: معدن يك شانس خدادادي است كه همۀ كشورها اين ظرفيت را ندارند زيرا تعداد كشورهاي معدني دنيا محدود است. جالب اين است كه بعضي از اين كشورها كه ذخاير مناسبي داشته و تكمحصولي يا چندمحصولي هستند اما مانند ما داراي ذخاير انرژي نيستند. مثلاً در كشورهاي توسعهنيافته مانند گينه سنگ اكسيد و معادن اكسيد به همراه مواد اوليه آلومنيوم وجود دارد و جزء يكي از غنيترين كشورهاي دنيا به شمار مي آيد اما اين كشور از نظر انرژي نزديك به صفر است، نه گاز، نه نفت و نه زغالسنگ دارد به نحوي كه نهايتاً اين كشور مي تواند مواد خام استخراج و صادر كند. در كشور پيشرفتهاي مانند استراليا كه از نظر ذخاير سنگآهن يا بعضي از اقلام ديگر جزء يكي از غنيترين كشورها است هم چون انرژي وجود ندارد اين كشور يكي از صادركنندگان اصلي سنگآهن به صورت خام است و بيشترين صادرات را به چين انجام مي دهد . آمارها نشان مي مي دهد در سال 2019 ميزان صادرات استراليا نزديك 100 ميليارد دلار سنگآهن به چين بوده است كه اين عدد بسيار نجومي است.
حال اگر بخواهيم اين كشورها را با ايران مقايسه كنيد، مي بينيم كه ايران سه خصوصيت دارد، نخست اينكه 68 ماده معدني از جمله مس، سنگآهن، روي و كروميت و غيره در كشور وجود دارد كه ما تازه تعدادي از آنها را استخراج، بهرهبرداري و فرآوري كرده ايم، و اينكه در تنوع محصولات هم ما جزء چند كشور معدني دنيا هستيم، دوم اينكه ما از نظر استخراج هنوز كار اكتشافي كاملي انجام نداده ايم و فقط در ايميدرو با كمكي كه سازمان انرژي اتمي داشت توانستيم 200 هزار كيلومترمربع ژئوفيزيك هوايي جديد را تكميل كنيم، اين نشان ميدهد كشور 1 ميليون و 600 هزار كيلومترمربع سرزمين معدني دارد كه تازه اطلاعات آنها در حال تكميل شدن است.
سوم نكتۀ مهمتر از اين موارد ما غير از اين مواد اوليه يا مواد معدني، انرژي داريم به عبارتي هم منابع نفتي وهم ذخاير غني معدني را در اختيار داريم. علاوه بر اين ما سه ميليارد تن ذخاير شناختهشدۀ زغالسنگ داريم ضمن اينكه زغالسنگ جزء اولويتهاي ما نيست و هنوز كار اكتشافي زيادي روي آن انجام نشده است. مواد اوليه وقتي با انرژي منزوج شود ارزش افزودۀ بالايي ايجاد ميكند و باعث اشتغال و توسعه ميشود.
سايه سياست نفتي بر اقتصاد كشور و بي مهري به حوزه معدن
با توجه به ذخاير غني معدني و انرژي ارزان چرا به بخش معدن توجه جدي صورت نگرفته است؟
كرباسيان: سايه نفت و درآمد حاصل از آن عامل اصلي اين موضوع است.البته اين مشكل به بعد از انقلاب اسلامي برنميگردد بلكه در سالهاي 31 و 32 و مخصوصا از سال 42 و 43 كه كمكم نفت در درآمدهاي اصلي دولت قرار گرفت هميشه معضل بوده است. قبل از انقلاب 6 ميليون بشكه نفت صادر ميشد و بخش كمي از آن در توسعه كشور مورد استفاده قرار مي گرفت و بيشتر صرف هزينه هاي جاري مي شد كه در نهايت موجب تورم آنچناني در كشور شد.
بعد از انقلاب اسلامي هم به دليل جنگ و بازسازي كشور به همراه سياستهاي دولتهاي مختلف؛ درآمد فروش نفت براي توسعه كمتر استفاده شده و بيشتر صرف هزينههاي جاري كشور شد. اين موضوعات نهايتاً موجب شد كه نفت درآمد ارزي ما شود و سايه سياست هم بر اقتصاد موجب شد به حوزه معدن كمتوجهي شود.
البته بايد بپذيريم كه سرمايهگذاري در معدن ريسك دارد و به دليل بلندمدت بودن بايد رغبت زيادي براي سرمايه گذاران اين بخش از سوي دولت اتخاذ شود. وقتي سرمايهگذاري در معدن انجام مي شود ممكن است حتي در زمان اكتشاف و استخراج اطلاعاتي كه از نظر ذخيرۀ عيار مواد معدني كسب شده بود با شرايط تطبيق پيدا نكند چراكه بالاخره ما از نظر تكنولوژي مشكل داريم؛ دوم اينكه دولت در اين زمينه سرمايهگذاري كافي نكرده است. مثلاً ظرف اين سالها به سازمان زمينشناسي بودجه خوبي داده نشده و همين امر موجب شده بودجه اين سازمان صرف هزينههاي جاري شود، در صورتي كه براي توسعه بايد به سمت اكتشاف برود.
علاوه براين، ما نتوانستيم تكنولوژيهاي دنيا را به خاطر تحريم به دست بياوريم. به عنوان نمونه شركتهاي بينالمللي انگليسي و آمريكايي به دليل منافع خودشان در كشور افغانستان آمدند ذخاير را شناسايي كردند اين در حالي است كه دولت افغانستان هنوز اطلاعات زيادي در مورد ذخاير اين كشور ندارد ولي آن شركتها اطلاعات را كسب كرده و ميدانند كه چه معادن و ذخايري در آنجا وجود دارد. اين نشان ميدهد كه آنها توانستند تكنولوژيهاي پيشرفته را داشته باشند و ما به هر صورت محروم هستيم.
در دوره برجام گشايش هايي در اين رابطه صورت نگرفت؟
كرباسيان: در دورۀ كوتاه برجام شركتهاي معتبر بينالمللي مانند شركتهاي كانادايي و استراليايي به ايران آمدند و به ما براي اكتشاف كمك كردند ولي مدت آن خيلي كوتاه بود و نتوانستيم در اين دوره كوتاه تكنولوژي وارد كشور كنيم. البته توجه داشته باشيد ما همان زمان هم در تحريم بوديم و آنها به صورت كامل تعهدات خود را انجام نمي دانند.
ارزش افزوده بالاي مواد معدني و درآمدهايي كه از آن غفلت شده است
در سال 1397 و 1398 حدود 9 تا 10 ميليارد دلار صادرات محصولات معدني اعم از مس، فولاد، روي و حتي مواد معدني صورت گرفت كه اين عدد بزرگي است به عبارتي از 45 ميليارد دلار صادرات غيرنفتي، 20 تا 23 درصد آن مربوط به محصولات معدني است كه بعضي از اين اقلام ارزشافزودۀ چند برابر داشتند. به عنوان نمونه حدود 60 تا 65 دلار قيمت بينالمللي سنگآهن است در اين حالت 60، 65 دلار در چرخۀ اول آهن اسفنجي و به ترتيب در بخش كنسانتره، گُندله، آهن اسفنجي، شمش فولاد و در كارخانه ورق وارد شده و ارزشافزوده بالايي را به وجود آورده است.
وقتي قيمت فولاد 450 دلار، 500 و 600 دلار ميشود، زماني كه به مرحله ورق مي رسد از 400، 450 دلار به 800، 900 دلار ميرسد. اما بايد پرسيد اين ميزان ارزش افزوده به چه دليل ايجاد مي شود بايد گفت ما گاز و زغالسنگ ارزان داريم و چون مواد معدني هم از خودمان است مي توانيم با توسعه اين بخش به منافع بسيار بالايي براي كشور دست پيدا كنيم.
البته خوشبختانه ظرف سالهاي اخير از نظر تكنولوژي و ساخت كارخانه ما پيشرفتهاي خوبي داشته ايم. در حال حاضر در بخش كنسانتره ظرفيت دو برابر شده است در ساير حوزه هاي معدني نيز ما شاهد رشد مناسبي بوده ايم . بايد در نظر گرفت كه اين دستاوردهاي مثبت با تمام عقبماندگي در ژئوفيزيك هوايي و شناخت ذخاير و عقبماندگي از نظر تكنولوژي و سرمايهگذاري صورت گرفته است.
هنوز به سراغ مواد معدني در عمق زياد نرفته ايم
ما امروز فقط از معادني اطلاع داريم كه رو باز هستند به عبارتي ما تا 100 و 150 متري زمين اطلاعات داريم و براساس آن ذخاير خود را اعلام مي كنيم در حالي كه هنوز سراغ معادن در عمق زياد نرفته ايم. در كشورهاي پيشرفته دنيا مانند كره جنوبي، ژاپن و حتي استراليا و آمريكايي جنوبي بحث را از روي زمين به داخل اقيانوسها برده اند در صورتي كه ما هنوز در بعضي از نقاط كشور آن هم 100 تا 150 متر زير زمين اطلاعات داريم لذا اگر ما به سمت معادن عمقي برويم مطمئناً به نتايج بسيار مثبتي دست پيدا خواهيم كرد.
آيا برآوردي از ارزش دلاري ذخاير شناسايي شده كه مورد اكتشاف قرار گرفته است داريد كه ارزش خامفروشي آنها چقدر است؟
كرباسيان: در سالهاي 90 و 91 عدد 700 ميليارد دلاري اعلام شد، اما صادقانه بگويم اين عدد حتماً عدد دقيقي نيست زيرا يك سازماني بايد بيايد اين كار را انجام بدهد و اين جزء وظايف وزارت صنعت و معدن است و يا سازمان زمينشناسي به مسئوليت را بر عهده بگيرد كه به نظر ميرسد در اين مورد وقت و بودجهاي گذاشته نشده است. آنچه كه من ميتوانم بگويم براساس اكتشافات وسيعي است كه انجام داده ايم، در زماني كه ايميدرو بودم 270 هزار كيلومتر كار اكتشافي را شروع كرديم و به 450 محدودۀ اميدبخش رسيديم، خوشبختانه مديريت فعلي ايميدرو هم اين روند را ادامه ميدهد و توانسته با توافقي كه با وزارت صنعت و معدن انجام داده 300 هزار كيلومتر جديد را تعريف كند البته بخش خصوصي هم به اين حوزه ورود پيدا كرده است. مخصوصاً بعضي از شركتهاي بزرگ مانند مباركه، چادرملو، گلگهر يا ماهان، ميدكو به حوزه اكتشاف ورود كرده اند.
برآورد دقيقي از ذخاير شناسايي شده كه مورد اكتشاف قرار گرفته نيست
پيشبيني ايميدرو در سال 1392 در سنگان اين بود كه ميزان ذخاير سنگآهن در اين بخش حدود 800 ميليون تن باشد در صورتي كه با كارهاي اكتشافي كه انجام شد اين رقم تا 50 درصد افزايش پيدا كرد. در مورد طلاي زرشوران هم در سال 1392 گفتند 80 تن طلا در آنجا ذخيره ميشود و بعداً با حفاريها و اكتشافات جديدي كه انجام شد در سال 1396 يا 1397 اين عدد به 120 تا 140 تن رسيد. يعني اكتشافات جديد ذخاير را تغيير ميدهد در حوزه مس و حوزههاي ديگر هم همينطور است. لذا من فكر ميكنم اين عدد دقيق نباشد اصلاً پيشبيني من اين است كه حداقل دو برابر است ولي هنوز اطلاع دقيق ندارم.
اين عدد ارزش ذخاير خام است؟
كرباسيان: بله. به عنوان نمونه در سنگان از زماني كه معادن شكل گرفتند، در سال 1397 حدود 4 هزار شغل مستقيم در آن منطقه ايجاد شد. وقتي سنگ آهن با طي كردن دو سه چرخۀ در نهايت اشتغال و هم ارزشافزوده بالا ايجاد مي كند لذا آمارهاي پيش بيني شده حداقل ضربدر 4 يا 5 مي شود يعني يك معدن نيكل يا كروميت ارزشافزوده آن در چرخه توليد 20 برابر است چون در صنايع الكترونيك و صنايع هواپيمايي بسيار مهم است. با اين فرض، اگر بگوييم ارزش ذخاير معدني ايران حداقل همان 700 ميليارد دلار است، ارزش افزوده آن بالغ بر 4 هزار ميليارد دلار مي شود.
يادم هست در مركز تحقيقات ايميدور يك پروژه پايلوت و آزمايشي بود كه يك كارگاه كوچك فرآوري آنتيموان ايجاد شد. در يك معدني در سفيدآباد نزديك زابل شركت تهيه و توليد تلاش كرد همين دستگاه را روي آن معدن گذاشت و معدن را تجهيز و درست شد، جالب اينجاست آن معدن در حال حاضر ساليانه 15 هزار تن آنتيموان ميدهد، آنتيموان در صنايع هوايي كشور مورد استفاده قرار ميگيرد. اين ماده جزء واردات كشور بود و با يك مصيبت از دنيا وارد ميكرديم و اما الان در كشور توليد ميكنيم، ارزشافزوده اين يك به دو نيست، يك به ده، يك به نُه است، اينها فلزات خاص هستند و كشورهاي معدني دنيا اين فلزات خاص را ندارند.
در صنايع الكترونيك هم نوع فلزاتي كه در موبايل استفاده ميشود فلز عادي نيستند، فلزات بسيار پيشرفته هستند كه ارزشافزوده بالايي دارند و ايران الحمدلله بسيار غني است اما كار اكتشافي نشده است. لذا يادم است در زمان برجام ما يك پيشنهادي هم به دولت و هم به مجلس ارائه كرديم اما متاسفانه به حرف ما گوش ندادند، ما بعد از اينكه رهبري فرمودند اقتصاد مقاومتي را پياده سازي كنيد اين موضوع را در دستور كارمان قرار داديم و حوزه معدن يكي از حوزههايي است كه هم به خوكفايي، خوداتكايي و هم به اقتصاد مقاومتي كمك ميكند.
پيشنهادات معدني كه در مجلس و دولت مسكوت ماند
ما پيشنهاد داديم چون ريسك معدن بالاست و بخش خصوصي ممكن است در يك پروژه معدني سرمايهگذاري كند اما به مسائل زيستمحيطي يا مسائل اجتماعي برخورد كند نيازمند بودجه است به همين منظور سه ميليارد دلار به سازمان توسعه و نوسازي معادن، ايميدرو وام بدهيد تا بعد از 5 سال با نرخ بهره مناسب آن را بازپرداخت كند. اين سه ميليارد دلار موجب ميشود ما بتوانيم واحدهاي توليدي يا كار اكتشافي را با شركتهاي معتبر خارجي انجام دهيم، دليل ما هم اين بود كه بتوانيم تكنولوژي را وارد كشور كنيم حتي با يكي از شركتهاي معتبر ايتاليايي اين موضوع را نهايي كرديم كه كارخانه فولاد پيشرفتهاي در چابهار زده شود البته شركت آن را هم تاسيس و آماده كرديم. قرارداد به صورت 40 ـ 60 بود و شريك خارجي اعلام كرد ما بايد حداقل 50 ميليون دلار بگذاريم اما وقتي ديديم 50 ميليون تومان هم نميتوانيم بگذاريم و دولت و مجلس هم همكاري نكردند اين موضوع كنسل شد.
پيشنهاد دوم ما اين بود كه صندوق بيمه معدن كه ميتواند حامي بخش خصوصي باشد مخصوصاً در معادن متوسط و به ويژه معادن بخش خصوصي در حوزه اكتشاف، استخراج و فرآوري مي تواند بسيار كمك كننده باشد. به همين دليل پيشنهاد داديم 500 ميليون دلار براي آنها سرمايه كنيم كه مورد قبول قرار نگرفت. بعداً گفتيم هزار ميليارد تومان براي آنها سرمايه كنيد كه گفتند نه . در نهايت ما خودمان در ايميدرو 120 ميليارد تومان با پولهاي خودمان سرمايه گذاري كرديم ولي بيشتر از آن نميتوانستيم چون بيش از 3 هزار ميليارد تومان يا بيشتر از دولت به اسم خصوصيسازي اموال ايميدرو طلبكار بوديم و انتظار داشتيم پولش را به ما بدهند، نداشتند كه بدهند و ندادند و هنوز هم ايميدرو طلبكار است.
عربستان و امارات غير از شن و ماسه چيزي ندارند، ولي بزرگترين شركتهاي آلومينيوم دنيا آنجاست
مواد معدني مانند كشاورزي نيست كه آن را بكاريد و بعد از 6 ماه يا يكسال برداشت كنيد، بايد ميليونها سال بگذارد تا مواد معدني شكل بگيرد و تازه همۀ دنيا هم اين را ندارند مانند نفت و گاز است درنتيجه اينجا جزء حوزههايي است كه شركتهاي كشورهاي بزرگ و ثروتمند آمادگي همكاري و سرمايهگذاري و حتي نه به صورت مالكيت، بياواو يا بياوتي سرمايهگذاري كنند و منافع آن را ظرف 10 يا 20 سال بدست آوردند.
در سال 1392 و 1393 كه ما مجدداً قرارداد معدن بوكسيت گينه را براي 25 سال ديگر با دولت گينه تمديد كرديم چون متاسفانه در آن 25 سال كاري نشده بود، من يادم است وقتي ميگفتيم معدن جديد به ما بدهيد ميگفتند الان امارات، عربستان، چين اكثراً معادن ما را گرفتند اگر شما روي معدنتان كار نكنيد ما آن را هم از شما ميگيريم، نه عربستان و نه امارات اصلاً معدن ندارند به غير از شن و ماسه چيزي ندارند ولي بزرگترين شركتهاي آلومينيوم دنيا در آنجاست.
مواد معدني و انرژي ارزان داريم اما خبري از توسعه بخش معدن نيست
عربستان حدود 15 سال پيش ، به اين نتيجه رسيد و يك شركت به نام شركت معادن تأسيس كرد كه مانند ايميدرو بود. اين شركت معادن سياست جدا شدن از درآمد نفت را در پيش گرفت و به همين دليل يك شركت به نام شركت المعادن تاسيس شد، رئيس هيات مديره آن شركت را وزير نفت عربستان گذاشتند و آنها وزارت نفتشان را مكلف كردند كه در حوزه معدن سرمايهگذاري كند و جالب اين است كه عربستان كمكم به عنوان يك كشور معدني دنيا به جزء نفت شناخته ميشود و اين شركت المعادن جزء 10 شركت بزرگ معدني و صنايع معدني دنيا است به عبارتي در برخي از اقلام جزء صادركنندهها هم است، به نحوي كه بعضي از اين اقلام را معدن ندارند اما مواد اوليه را وارد و با گاز و نفت خودشان منزوج و ارزشافزوده ايجاد و صادر ميكنند. متأسفانه ما هم مواد معدني و هم انرژي ارزان داريم اما كمتوجهي ميكنيم اما آنها يكي را دارند و يكي را ندارند ولي استفاده ميكنند.
عليرغم اينكه سرمايهگذاري در اين حوزه سود بالايي دارد چرا دولت در اين 40 سال اخير توجهي به اين بخش نكرده است، به راستي اين بخش در اولويت دولت نبوده است يا عمدا نخواسته بخش خصوصي وارد شود؟ در حال حاضر سه چهار هزار معدن نيمهكاره و تعطيل در كشور وجود دارد كه عملاً هيچ كاري نميكنند، اين همه ظرفيت مشخص و آشكار وجود دارد و سرمايهگذاري در اين حوزه قطعاً سودآور است ولي نه دولت وارد اين بخش مي شود و نه اجازه مي دهد كه بخش خصوصي وارد اين حوزه شود، دليل اين برخوردها چيست؟
كرباسيان: حوزۀ معدن در اين چند سال كمي داغ و موجب شد بعضي از شركتهاي بزرگ عمومي و حتي بخش خصوصي به اين بخش ورود پيدا كنند. مثلاً در مورد سنگان تعدادي از بنگاههاي بزرگ عمومي مانند بانك پارسيان، ميلياردها تومان سرمايهگذاري كردند و پروژههاي آنجا را راهاندازي نمودند يا بنياد مستضعفان دارد در آنجا سرمايهگذاري ميكند يا شركت توسعه ملي وابسته به بانك ملي به اين بخش ورود پيدا كرده است.
شما ميبينيد كمكم جايگاه معدن و صنايع معدني حتي بين بخش خصوصي شناخته شده است. مسالۀ معدن چند نكته دارد يكي اينكه بايد بپذيريم ما در يك استراتژي كلان در طي سالهاي مختلف، به حوزه معدن به اندازهاي كه در نفت و كشاورزي توجه شده جزء اولويتها قرار نگرفته است، غير از يك دوره 70، 76 كه وزارت معادن و فلزات در دوره سازندگي بوده و ما شاهد توجه جدي در حد تشكيل يك وزارتخانه مجزا بوديم. بعد از اينكه ايميدرو تاسيس شد در سالهاي 81 تا 83 بنيانهاي خوبي در بخش معدن گذاشته شد و درنتيجه بخش خصوصي هم فعالتر شد. به عنوان نمونه در حوزه سيمان و سنگ آهن اقدامات خوبي ظرف اين سالها انجام شده حتي در حوزه فولاد هم كمي اقدام صورت گرفت، اما نكتهاي كه وجود دارد اين است كه توجۀ كلان دولت كه به نظر من بيشتر به سازمان برنامه و بودجه برميگردد در اين رابطه ضعيف است.
كار اكتشافيِ ژئوفيزيك هوايي و شناسايي جزء وظايف بخش خصوصي نيست
در برنامههاي بلندمدت ميبينيد كه معدن جزء اولويت اول قرار نميگيرد، بايد از بخش خصوصي حمايت شود ضمن اينكه معدن چند مشكل ديگر هم دارد يكي اينكه به هر صورت بايد بپذيريم كار اكتشافيِ ژئوفيزيك هوايي و شناسايي جزء وظايف بخش خصوصي نيست، جزء وظايف دولت است و سازمان زمينشناسي بايد شناسايي كند و بعد دولت شروع به واگذاري پهنهها و محدودهها نمايد كه اين موضوع امروز جزء اولويتها نيست. حتي سالها اين بحث بود كه چون معادن انفال است ميشود آن را واگذار كرد يا نه؟ حتي زماني كه ما ايميدرو بوديم يكي از اختلافنظرهاي ما با سازمان بازرسي و ديوان محاسبات بود اين بود كه ما ميتوانيم به معدن ورود كنيم يا نه؟
دوم بحث محيطزيست و مسائل مرتبط با آن است كه بالاخره سازمان محيطزيست و سازمان اراضي ملي اعتقاد دارند كه معدن نبايد محيط زيست را تخريب كند اما حواسمان باشد كه در كشورهاي پيشرفته دنيا اين را حل كردند. اگر شما به آلمان برويد در آلمان در هامبورگ در وسط شهر، يكي از بزرگترين كارخانجات مس دنيا را مي بينيد كه بيش از يك ميليون تن كاتُد توليد ميكند. در بازديدم از اين كارخانه ديدم روبه روي اتاق رئيس كارخانه 10 مانيتور وجود دارد كه رئيس كارخانه درباره آنها گفت "من اصلاً به توليد دقت نميكنم توليد وظيفه معاون فني است، مسائل مالي به من ربطي دارد من فقط حواسم به اين مانتيورها است كه ببينم آلودگي هوا چگونه است؟ چون مانند همين مانيتور در اتاق شهردار و حتي در تمام كامپيوتر مردم هامبورگ است، اگر يك دهم درصد بالا برود در كارخانه را ميبندند لذا من بايد حواسم به محيطزيست باشد."
ما در ايران عكس اين عمل ميكنيم يعني ميگويم نه اجازه نميدهيم درصورتي كه ميتوانيم ضابطههاي محكم و نظارتي بگذاريم مثلاً در رابطه با مهديآباد، ما وقتي ميخواستيم آنجا را راه اندازي كنيم محيطزيست نگران حياتوحش آنجا بود، همكاران من تمام دستورالعملهاي آنجا را انجام دادند و در نهايت جايزه محيطزيست و جايزه سبز را دريافت كردند. يا در بندر پارسيان، معاونت دريايي سازمان محيطزيست اصرار داشت شما نميتوانيد اينجا بندر بزنيد چون اينجا لاكپشتها ميآيند و زاد و ولد ميكنند. ما رفتيم يك مشاور بينالمللي نوروژي گرفتيم كه مورد تاييد سازمان محيطزيست هم بود، اين مشاور گفت شما اگر جاي اسكلهها را حدود 300 متر جابجا كنيد محيطزيست حفظ ميشود، بعد همكاران محيطزيست رفتند بازديد و گزارش كارشناسي را تاييد كردند و مجوز داده شد.
بحث سوم اينكه نهايتاً سرمايهگذاري در حوزه معدن ريسكپذير و بلندمدت است و دولت بايد حمايت كند، يكي از حمايتهاي دولت اين است كه صندوق بيمه معدن را تقويت كند تا اين صندوق بتواند وام بلندمدت بدهد و حتي اجازه بدهد بلندمدت 20، 30 سال در آنجا اشتغال ايجاد شود.
احياء معادن كوچك و متوسط/ لزوم تعيين تكليف معادن تعطيل واگذار شده
اين چند هزار معدني كه واگذار شده و بخش عمدهاي از آنها تعطيل هستند چه سرنوشتي خواهند داشت؟ يا دولت بايد آنها را پس بگيرد و به ديگران بدهد يا حداقل مشكل آنها را حل كند.
كرباسيان: اين جزء وظايف وزارت صنعت، معدن و تجارت است. يك مشكل ما در كشور اين است كه بعضي از سازمانها مجوز ميدهند اما ديگر خبري از نظارت نيست. نه اينكه نخواهند بكنند بلكه دو دليل دارد، اولين دليلش اين است كه آن سازمان يا پرسنل ندارد يا به هر صورت امكانات لازم را براي نظارت در اختيار ندارد. علاوه بر اين شايد نظارت جزء اولويتهايشان نباشد.
نظارت بر واگذاري معادن در زمان دولت اول آقاي روحاني در دستور كار وزارتخانه قرار گرفت و جزء وظايف وزارتخانه بود حتي در سطح كشور راجع به معادني كه مجوز دارند اما فعاليتي صورت نگرفته قرار شد به آنها زمان داده شود و بعداً مجوز آنها ابطال شود. در سالهاي حدود 94 و 95 هم يك كار سنگيني شروع شد، من آخرين اطلاعات را از وضع آنها ندارم ولي نكتۀ شما درست است به نظر ميرسد كه بايد راهكارهايي اتخاذ شود و موردي مشكل آنها را حل گردد.
اما ما يك كاري در ايميدرو شروع كرديم كه خوشبختانه دارد ادامه پيدا ميكند، براساس آن حمايت از معادن متوسط و كوچك در دستور كار قرار گرفت و واحدي را به نام حمايت از معادن كوچك پيشّبيني كرديم كه از سال 1396 و 1397 فعاليت خود را آغاز كرده است در حال حاضر يك واحد خوبي در سازمان شركت تهيه و توليد ايجاد شده كه از معادن متوسط و كوچك حمايت ميكند و اخيراً آنگونه كه آمار دادند دوباره تعدادي از اين معادن به چرخه توليد بازگشته است.
پيشنهاد تشكيل وزارت معادن و فلزات/سيستم مالياتي ما هنوز كارا نيست
من شخصاً اعتقاد دارم در وزارت صنعت، معدن و تجارت در مقطع فعلي نه براي بلندمدت بلكه براي يك زمان محدود مثلاً مجلس براي 10 سال تصويب كند وزارت معادن و فلزات احياء شود تا به حوزه معادن و فلزات توجه ويژه اي صورت گيرد.
در حال حاضر در دولت وزارتخانههايي هستند كه اگر نباشند هم خيلي اتفاقي نميافتد مثلاً وزارت مخابرات جاي مهمي است اما وزارت مخابرات الان كاري نميتواند بكند، شركتهاي بزرگ آن دست نهادها يا بخش خصوصي هستند. وزارت مخابرات ميتواند با يك وزارتخانه ديگر ادغام شود.
برخي معتقدند معدن حيات خلوت است؟
كرباسيان: يك واقعيتي را بايد بپذيريم كه اگر در يك حوزهاي درآمد كافي نباشد و ثروت ايجاد نشود آن حوزه سرمايهگذاري ندارد. ما يك مشكل اساسي در كشور داريم و آن اين است كه سيستم مالياتي ما كارا نيست، شما بايد بگذاريد مردم كار بكنند و ثروت كسب كنند و سپس با ضابطه اي عادلانه نسبت به گرفتن ماليات اقدام كرد.
سيستم مالياتي ما هنوز كارا نيست درنتيجه ممكن است درصدي سوءاستفاده شود. اما براي جلوگيري از آن نبايد از سرمايهگذاري جلوگيري كنيم بايد سيستم نظارتي دقيقتر باشد تا بتوانيم حق و حقوق مردم و دولت را با گرفتن ماليات بگيريم. در كشورهاي پيشرفته دنيا ماليات به هر صورت بايد داده شود و دولتها با پول ماليات اداره ميشوند نه با فروش اموال، اما در ايران ما نفت كه سرمايه ملي كشور به شمار مي آيد را ميفروشيم و براي مردم هزينه ميكنيم.در اين روزها كه ما تحريم هستيم و درآمد نفتي ما كاهش پيدا كرده دولت با تزريق نقدينگي مسائل كشور را حل ميكند كه اين موضوع تورم زا است.
سالهاي 81 و 82 پيشبيني شده بود سيستم مالياتي فولمكانيزه شود و امسال هنوز تا انجام كار راه طولانياي در پيش داريم. اين دو دليل دارد يكي اينكه در آن سالها بحث بود كه يك شركت معتبر بينالمللي بيايد و سيستم مالياتي ما را مكانيزه كند، اما در آن مقطع بحث خودكفايي مطرح شد ولي بعد از 20 سال نتوانستند انجام بدهند چون يك علم و يك تكنولوژي نياز دارد كه هنوز اجرايي نشده است.
يك عده دلشان نميخواهد سيستم شفافسازي ايجاد شود
دومين مساله اين است كه يك عده از درون و يك تعدادي از برون دلشان نميخواهد سيستم شفافسازي ايجاد شود. اخيراً بانك مركزي يك مقرراتي گذاشته است اينكه جابجايي پول در سيستم از يك حدي بيشتر باشد مانيتور و پيگيري ميشود و با كد ملي شما ميتوانند پروندههاي جابجايي پولهاي شما را بگيرند و اين اتفاقي است كه دهها سال است در كشورهاي اروپايي و آمريكايي دارد اتفاق ميافتد. البته اين به معناي آن نيست كه اين سيستم صددرصد جواب ميدهد چون انسان براي فرار از قانون راه پيدا ميكند ولي محدود كننده است.
فكر وزير صنعت، معدن و تجارت براي معاش مردم است
سيستم واگذاري معادن به چه شكلي است؟ مسئول آن چه كسي است؟
كرباسيان: اصل آن وزارت صنعت و معدن و واحد معاونت معدني به همراه اداره كل معادن است، البته بايد بپذيريم يك مقدار زيادي فكر وزير صنعت، معدن و تجارت براي معاش مردم است، گوشت، نان، مرغ و شير، نه فقط قيمت ميزان توليد، ميزان واردات، ميزان عرضه، نظارت، سازمان تعزيرات و قيمتگذاري و اينها خيلي وقت او را ميگيرد چون معاش مردم شوخيبردار نيست، به عبارتي وزراي صنعت و معدن و تجارت هر كسي باشد چه آقاي نعمتزاده با ريشۀ صنعتي و چه وزراي ديگر با سبقه بازرگاني باشند مانند آقاي شريعتمداري يا مدرسخياباني، بيشترين وقت آنها صرف صنعت خودرو و حل مشكلات ايران خودرو و سايپا است.
درنتيجه وزير صنعت به تمام صنايع توجه نميكند. البته خوشبختانه از سالهاي 92 به بعد به دليل عملكردهاي مناسب در بخش معدن در حوزه فولاد و مس و ساير مواد معدني عاملي شد تا 32 هزار ميليارد تومان پروژه در عرض دو يا سه سال افتتاح شود. لذا وزير صنعت و معدن مجبور شد به اين بخش توجه كند ولي باز هم توجۀ ظاهري است، در حال حاضر ظرف يكي دو سال گذشته بعد از تحريم جدي آمريكا و خروج او از برجام پروژههاي زيادي در كشور از قبل افتتاح شدند ولي سرمايهگذاري جديد نشد. لذا معدن و صنايع معدني بايد جزء اولويتهاي اول وزارت صنعت و معدن تجارت قرار بگيرد و نه در حرف در عمل.
تشكيل معادن كوچك و متوسط يك سياست درست بود؟ در حوزه كشاورزي اعتقاد بر اين است كه بايد از كشاورزي خرد به كشاورزي صنعتي تبديل شويم با توجه به اين موضوع به جاي اينكه سه هزار معدن تعريف كنيم چرا 300 معدن تعريف نمي شود؟
كرباسيان: معادن مالكين متعددي دارند يا ملك براي افراد بوده و بعداً معدن در آنجا شناسايي شده يا ملك اراضي ملي است و افراد براي فعاليت در آنجا مجوز دريافت كرده اند. اينها با هم فرق دارد. در سالهاي 95 تا 97 يك سياست درستي اتخاذ شد كه براساس آن مالكيت براي فرد، شركت يا حتي براي دولت باشد اما بهرهبرداري، استخراج و ارزشافزوده آن با مالك شريك شود. پروژههايي مانند گلگهر 1، گلگهر4، گلگهر 5، گلگهر 6، معدن خُمرود، كارخانه كروميت جغتاي، سرب نخلك و سرب و روي مهديآباد و غيره كه هر كدام از اينها ميلياردها دلار يا صدها ميليون دلار سرمايهگذاري ميخواست را با حفظ مالكيت دولت بر معدن، استفادۀ آن را 20 سال با مزايده و طبق قانون واگذار كرديم كه افراد حاضر به سرمايه گذاري باشند.
علاوه بر اين خوشبختانه شركتهاي بزرگ مثل ميدكو، مس، چادرملو و به ويژه گلگهر اين كار را شروع كرده و در حال حاضر آن را توسعه هم داده اند، بر اين اساس كه ميروند با معادن كوچك و متوسط قرارداد بلندمدت خريد مواد منعقد مي كنند.
شايد يكي از بهترين مدلها اين است چون به مالكيت نبايد ورود كنيم، اما شركتهاي بزرگ ميتوانند قرارداد بلندمدت منعقد كنند علاوه بر آن براي سرمايهگذاري هم به آنها وام بلندمدت بدهند.
چرا بخش معدن و صنايع معدني سختتر از نفت قابل تحريم هستند؟
كرباسيان: در حوزه معدن و صنايع معدني 120 نوع مواد را ميتوانيم نام ببريم از مواد راديواكتيو گرفته تا مواد عادي مانند آهك. در اينجا تنوع مواد زياد است و دوم اينكه تنوع مصرفكنندۀ اين مواد و توليدكنندگان آن از نفتيها خيلي بيشتر است، شما اگر تعداد نفتيهاي دنيا را ليست كنيد 10 تا 15 ميشوند ضمن اينكه در مورد نفت شما اگر آن 5، 6 مهره اصلي را كنار بگذاريد ديگر كسي نقشي ندارد، آمريكا، عراق، روسيه، ايران، عربستان، ونزوئلا، ليبي و الجزاير، كويت و امارات و جمع آنها 10 كشور ميشود .
سوم اينكه نفت از ابتدا سياسي شده است يعني بيشتر از اينكه اقتصادي باشد سياسي است و اصلاً در حوزۀ سياسي رفته است در صورتي كه در حوزه معدن ممكن است بعضي از اقلام آن مانند اورانيوم سياسي باشد اما خيلي از اقلام آن سياسي نيست. لذا آمريكا از سال 97 صادرات مس و فولاد ما را ممنوع كرده است بعد مباركه را در ليست تحريم قرار داد ولي باز هم صادرات انجام ميشود دليل آن اين است كه مصرفكننده به آن نياز دارد.
منبع: معدن نامه